50 کلمه مکزیکی که یک خارجی هرگز نمی فهمد
کاوش در زبان جذاب مکزیکی، کلماتی که خارجی ها را گیج می کند
زبان رنگارنگ و پر جنب و جوش مکزیک را کشف کنید! در این مقاله لیستی از 50 کلمه مکزیکی که می تواند خارجی ها را گیج کند به شما معرفی می کنیم. از عبارات غیررسمی و محاوره ای گرفته تا اصطلاحات منحصر به فرد و خوش طعم، این مجموعه شما را در غنای زبانی مکزیک غرق خواهد کرد.
از «chido» و «güey» تا «neta» و «padre»، معنای این کلمات مکزیکی را که در کتابهای درسی یافت نمیشوند، کشف خواهیم کرد.
آماده باشید تا دایره لغات خود را گسترش دهید و فرهنگ مکزیکی را از طریق این کلمات کشف کنید که جوهر و تنوع سرزمین ماریاچی، تاکو و هنر خیابانی رنگارنگ را به تصویر میکشد!
در اینجا لیستی از 50 کلمه مکزیکی که ممکن است برای خارجی ها گیج کننده باشد همراه با معانی آنها آورده شده است:
سرد - عالی، عالی
چمبا - کار استخدامی
گی - دوست، شریک. همچنین می توان از آن برای اشاره به یک شخص به طور کلی استفاده کرد.
بدجنس - خیلی خوب، تاثیرگذار.
نتا - حقیقت، واقعیت.
پدر - عالی، خوب.
مادر - بد، ناخوشایند.
نفسانی - برادر، دوست صمیمی.
چانکلا - کفش راحتی.
توت فرنگی - فردی متکبر یا با نگرش های سطح بالا.
ناکو - فردی کم طبقه یا بد سلیقه.
جت – خانه یا محل سکونت.
رئیس - رئیس، رهبر.
اورال - ابراز حیرت یا تعجب.
چلا - آبجو.
chiqueado - عاشق
مسیر – الکل بنوشید، به خصوص تکیلا.
اتاقک - کار کن
دوست - دوست، شریک.
آرنج - خسیس
چاچالاکا - فرد پر سر و صدا یا رسوایی.
مامیتسیتا - اصطلاح دوست داشتنی برای یک زن جذاب.
پاپالوته - بادبادک.
آشیس - ابراز تعجب یا ناامیدی.
کشیدن - برو برو برو
چايرو/a - فردی با ایدئولوژی چپ و معمولاً در مسائل سیاسی بسیار فعال است.
نتا - حقیقت، واقعیت.
pozole – غذای سنتی مکزیکی بر پایه ذرت و گوشت خوک.
پوزه - کودک، جوان.
مندی - روش درخواست برای تکرار یا روشن کردن چیزی.
بند - ابراز خشم یا تعجب.
ترومپو – فرفره یا رویه اسباب بازی.
اونجا - محیط زیست، انرژی
پسر - کودک، جوان.
خم شدن - بد، ناخوشایند.
جفا - مادر.
برونکا - مشکل، سختی.